ذکر مصائب رزم و شهادت سیدالشهدا علیهالسلام ( قتلگاه)
شمـشـیر میزنی و سپـاهی برابرت طـوفـان شده به بـرقِ نگـاهِ دلاورت چـندین هزار نامه نوشتـند و عاقـبت نـا مـردمـانِ کوفه نـبـودنـد یـاورت! نـامِ حـسـین وردِ زبـانهـایـشان ولی در قلبِ کورِ خویش، نکردند باورت در ازدحـام نـیـزه و بـاران سنگهـا صد زخم اضافه شد به جراحاتِ پیکرت انگار که گلویِ پُر از لَختِههای خون بدجـور بـسته راهِ نـفـسهایِ آخَـرَت خوردی زمین، به وقتِ هجومِ حرامیان در پیش چشمهای پُر از اشکِ خواهرت زینب، دوباره زینبِ سابق نمیشود! تا اینکه دید، پیکرِ در خون شناورت بیتــابـی رقــیـه امــانـش نـمـیدهـد وقتی که میرود به سَرِ نیزهها، سَرَت |